از اوایل قرن بیستم چایکاری در کشورهای ایران و ترکیه آغاز شد.
قبل از سال 1280 هجری شمسی ، کشت چای در ایران رواج نداشت و ایرانیان قدیم در دوران باستان و تا پیش از دوران صفویه ، به جای چای ، قهوه می نوشیدند. به همین دلیل چایخانه های امروزی همان نام سنتی خود یعنی قهوه خانه را حفظ کردند
گفته اند که با آمدن چای، قهوه هم در جمع ایرانیان، به فراموشی سپرده شد.
درباره منشا گیاه چای هم روایات مختلف است اما آنچه می توان با اطمینان گفت، این است که حدود سه قرن پیش از میلاد، چینیها چای را دم می کردهاند و مینوشیده اند.
چای پیش از این که در ایران کشت شود، به واسطه بازرگانان و تجار، به ایران آمده و به خوبی رواج یافته بود.
لاهیجان مهمترین مرکز کشت و تولید چای ایران به شمار میرود و کلمه چای در ایران با نام این شهر همراه است.
قدمت استفاده از چای و کشت و تولید آن در جهان حدود ۵۰۰۰ سال میباشد، اما ایرانیان چای را نخست به عنوان یک ماده دارویی میشناختند و تا حدود قرن۱۱و۱۲ (صفوی تا قاجار) نام آن را در کتابهای پزشکی و داروشناسی فهرست کرده بودند.
البته هنوز هم چای به عنوان یک ماده داروئی مورد استفاده قرار می گیرد.
انتقال چای ابتدا از جاده ابریشم توسط چینی ها انجام می شد و به تدریج کشت و تولید آن در هندوستان رونق یافت و از راههای بازرگانی جنوب به ایران نیز وارد می شد.
ماجرای ورود چای به ایران
برای اینکه کشت و مصرف چای در همه طبقات عمومی شود سختی ها و محدودیت های زیادی کشیده شد تا سرانجام حاج محمد قوانلو ملقب به کاشف السلطنه به تشویق مظفرالدین شاه قاجار، گام بلندی در این راستا برداشت.
آقا محمدخان قاجار قوانلو، ملقب به کاشف السلطنه و مشهور به چایکار؛ فرزند اسدالله میرزا در ۱۲۸۲ ق (۱۲۴۴ هجری شمسی) در شهرستان تربت حیدریه متولد شد.
نسبش به عباس میرزا نایب السلطنه می رسد.
او پس از پایان تحصیلات مقدماتی به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. دو سال منشی میرزانصرالله خان مشیرالدوله وزیر خارجه وقت بود.
در ۱۲۹۸ ق با سمت دبیر دومی به سفارت ایران در فرانسه اعزام شد و در رشته حقوق دانشگاه سوربن فرانسه به تحصیل پرداخت.
در سال پنجم اقامت خود در پاریس، به رتبه نایب اولی سفارت ارتقاء یافت.
در همین اوان وارد لژ فراماسونری شد.
در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در ۱۳۰۶ ق به عنوان مترجم دکتر فووریه، طبیب مخصوص شاه برگزیده شد و پس از هشت سال به ایران بازگشت.
ماجرای ورود چای به ایران
کاشف السلطنه در ۱۳۱۱ ق از سوی حاکم خراسان ( مؤیدالدوله) نایب الایاله تربت حیدریه گردید.
در همین دوران با مخالفان استبداد همصدا شد و به نشر افکار جدید و شبنامه نویسی پرداخت و چون ناصرالدین شاه فرمان دستگیری او را صادر کرد، ابتدا به ملک خود در نیشابور و سپس به روسیه و از آنجا به عثمانی گریخت.
او پس از قتل ناصرالدین شاه به ایران بازگشت و به سمت قنسول ایران در هند انتخاب شد.
او هنگام اقامت در هند با صنعت چای و کشت آن، در آن کشور آشنا شد و آن را فرا گرفت و هنگامی که به ایران بازگشت مقدار زیادی تخم چای و قلم گیاه آن را با خود آورده کشت چای را در منطقه گیلان آغاز کرد و رونق داد.
قبل از مرحوم کاشفالسلطنه، چای برای اولین بار در ایران توسط حاج محمد اصفهانی در سال 1302 در عصر ناصرالدین شاه کشت شد و لیکن پیشرفتی نکرد و موفقیتی در زراعت آن حاصل نگردید.
بازگشت به تهران و ارائه نهال و بذر به عنوان رهآورد سفر کاشفالسلطنه، در تاریخ هفتم رجب 1318 (برابر با دهم آبان 1279 خورشیدی، دوم نوامبر 1900 میلادی) بود و بعد از مدت کمی، مظفرالدین شاه به حاج محمد میرزا، لقب کاشفالسلطنه داد و امتیاز کشت چای در تمام نقاط ایران را به او اعطاء کرد (تاریخ این موضوع شوال 1318 است).
برای اولین بار در دو قطعه زمین شروع به کشت چای کرد و این در سال 1319 قمری، مطابق با 1280 خورشیدی و 1901 میلادی میباشد.
کمکم بعد از شش سال، نواحی کشت چای افزایش یافت و کاشفالسلطنه چای بسیار ممتازی با رنگ و طعم و عطر بسیار خوب بهعمل آورد و امیدوار بود که با توسعه بیشتر آن، ایران را از واردات چای و صرف پول برای خرید آن از خارج بینیاز کند و حتی اگر ممکن شد، مازاد چای را به خارج صادر نماید و بفروشد.
او که قبلا موقعیت و حاصلخیزی زمینهای گیلان را بررسی نموده بود و لاهیجان و همچنین تنکابن را مناسب کشت این محصول دیده بود، بذرها و نهال های چای را به این دو شهر منتقل نمود و به این ترتیب نخستین باغهای چای در سال ۱۲۷۹ شمسی در شمال کشور احداث گردید.
امروزه کشت چای از تنکابن تا رضوانشهر تالش گسترش یافته است.
چند سال بعد اولین کارخانه چای کشور به پیشنهاد کاشف السلطنه در مجلس تصویب شد.
او کتابی به عنوان «رساله دستورالعمل زراعت چای» به چاپ رساند و به صورت عملی مراحل کشت و تولید چای، نحوه چیدن برگ چای، انتخاب و درجه بندی چای، و همچنین روش مالش و خشک کردن و چشیدن چای را به کارگران آموخت.
کاشف السلطنه در ۱۳۲۲ ق به عنوان کاردار دولت ایران به سفارت ایران در پاریس اعزام شد.
پس از بازگشت به کشور از سوی نخستین دوره مجلس شورای ملی مأمور تأسیس بلدیه به سبک جدید برای تهران شد.
از جمله فعالیتهای او در شهرداری، نامگذاری خیابانها و کوچه های تهران، شماره گذاری منازل، روشنایی خیابانها با چراغ برق و برخی کارهای دیگر بود.
وی پس از یک سال و اندی از این شغل استعفا داد و به وزارت خارجه بازگشت.
چند سالی در سفر بود تا اینکه پس از بازگشت در کابینه دوم سپهسالار به سمت معاون رئیس الوزراء منصوب شده با روی کار آمدن رضاخان به ریاست سازمان چای کشور رسید.
از این به بعد کاشف السلطنه یکسره به کار چای و چایکاری پرداخت.
او مقادیری بذر چای ، ماشین آلات کشاورزی و تعدادی کارشناس متخصص از چین وارد کرد و تحولی در صنعت چای کشور ایجاد نمود.
وی در یکی از یادداشتهایش این گونه می نویسد: " میروم دنبال چای... انشاءالله کسان دیگری هم در فکر رفع احتیاج سایر کالاها باشند"، و اضافه میکند: "علیالتحقیق مبلغ ده کرور تومان برای خرید چای هر ساله از ایران خارج میشود. اگر همین مبلغ در مملکت بماند، شاید جلوگیری از پریشانی و فقر و فاقه مملکت بکند."
در ۱۳۰۷ ش هنگام بازگشت از هندوستان که برای خرید بذر و ماشین آلات چای به آنجا رفته بود، در راه تهران در اثر تصادف درگذشت.
جنازه او بنا به وصیتش در تپه های چای لاهیجان دفن شد که اکنون آرامگاهش به موزه چای تبدیل شده است.
بنای موزه تاریخ چای اسکلتی از بتون و سنگ تیشه است که در زیربنایی به مساحت ۵۱۲ متر مربع در انتهای خیابان کاشف شرقی لاهیجان و در دوطبقه واقع شده و در کنار برج، آرامگاه کاشف السلطنه بنا شده است.
این مقبره در حال حاضر یکی از دیدنی های شهر لاهیجان است که در کنار موزه تاریخ چای قرار دارد.
این موزه در سال ۱۳۷۵ به همت سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۷۶۹ به ثبت رسیده است.